عاشقان حرم

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شهید میلیاردر عراقی

31 شهریور 1395 توسط حديثه براهيمي

مدافع حرم میلیاردر عراقی ، حال باز بگویند مدافعان برای پول می روند …!

شهادت ” کنعان سالم داوود العاشور” یکی از فرماندهان تیپ حضرت علی اکبر (ع)

در نبردهای حاشیه شهر فلوجه واقع در استان الانبار عراق با موجی از واکنش ها مواجه

شده است . وی فرزند سالم العاشور يكي از بزرگترین میلیاردرها در کشور عراق است ،

که صاحب دهها هتل و شرکتهای تجاری متعدد در استانهای مختلف عراق همچون بصره و

شهر دبی در کشور امارات متحده عربی است . گفته می شود شهید کنعان پیشنهاد های

مکرر پدرش برای مدیریت این شرکتها را نپذیرفته و برای مبارزه با گروه تروریستی تکفیری

داعش به جبهه های نبرد فلوجه شتافته بود. پیکر این فرمانده شهید عصر روز گذشته پس از

طواف در حرم امام علی (ع) و امام حسین (ع) در قبرستان وادی السلام نجف به خاک سپرده

شد … روحش شاد و راهش پر رهرو باد .

 1 نظر

وصیت نامه شهید

03 شهریور 1395 توسط حديثه براهيمي

وصیت نامه شهید سید محمد حسین میردوستی

به نام خداوند

با سلام و صلوات خدمت آقا امام زمان (عج ا… تعالی فرجه الشریف) که اگر لطف ایشان نبود بنده در این سنگر نبودم.

سلام همسرم؛

از تو می خواهم فرزندمان را در راه حق و پشتیبان ولایت بزرگ کنی و به او بیاموزی که همیشه در این راه باشد.

و بعد از شهادتم بخاطر من گریه نکن؛ چون من در راه خدا شهید شدم.

و به پسرم بگو که پدرت برای امنیت کسانی مثل خودش در این راه رفت.

ان شاا… بتوانم جبران کنم.

سلام به پدر و مادرم؛ سلام به شما که تا بزرگ شدنم زحمات بسیاری کشیده این.

پدرم ممنونم؛ بابت همه چیز ممنون.

از این که به من آموختی پشتیبان ولایت باشم و همیشه من را در این راه تشویق می کردی.

مادرم ممنونم که همیشه به من لطف داشتی.

و از شما پدر و مادرم می خواهم بعد از من از همسرم و پسرم مراقبت کنید. آن ها را بعد از خدا به شما سپردم.

از خواهران و برادرم می خواهم که در راه ولایت و پشتیبان آن باشند و حجاب خود را نگه دارند و مراقب همدیگر باشند و با هم باشید.

فرزندم، آقا محمد یاسا، پسرم؛

نمی دانم چه زمانی این نامه را می خوانی؟ از تو می خواهم در زندگی ات پشتیبان ولایت باشی و مراقب فریب دشمن باشی.

شرمنده که نتوانستم باشم؛ دوستت دارم پسرم. مراقب خودت باش. یا علی.

اگر شهادت بنده به گونه ای بود که در کما یا مرگ مغزی رفتم اعضای بدنم را اهدا کنید.

به امید این که این گونه باشد.

21 / 7 / 94

« سید محمد حسین میردوستی دوزین »

 نظر دهید »

بدترین لحظه

03 شهریور 1395 توسط حديثه براهيمي

بدترین لحظه زندگی یک مادر

پای تلویزیون بودیم. حالا همه فامیل به من زنگ می‌زنند حالم را می‌پرسیدند. یکهو بلند شدم به همسرم گفتم چطور شده همه امروز به ما زنگ میزنند؟ با اینکه همیشه تماس می‌گرفتند ولی انگار این زنگ‌ها خاص بود. دلشوره به دلم افتاد. زنگ زدم به همسر برادرزاده‌ام. پرسیدم شوهرت کجاست؟ گفت راه افتاده بیاید تهران. خودش از ماجرا خبر داشت. با صدای بلند پرسیدم چه اتفاقی افتاده که می‌خواهد بیاید تهران؟. شماره برادرزاده‌ام را گرفتم. پرسیم کجایی گفت مسجد سمنان هستم. گفتم: برای چی داری میایی تهران؟ همسرم گوشی را گرفت گفت: به رضا بگو چی شده. تنها چیزی که گفت بیایید سپاه.

بدترین لحظه در زندگی یک مادر همین است. انتظار می‌کشیدم که کی پیکر محمد حسین می‌آید. جمعه شهید شد و پیکر تا پنجشنبه ماند. شهید امجد با محمد حسین شهید شد و سه شهید دیگر یگان صابرین هم جای دیگر شهید شدند. سه شهید را آوردند اما پیکر محمدحسین و امجد را نتوانستند برگردانند. حتی یک شهید هم برای برگرداندن این دو داده بودند. تا پنجشنبه هفته بعد و تشییع 9 روز طول کشید.

 

 نظر دهید »

اولین و اخرین تماس

03 شهریور 1395 توسط حديثه براهيمي

** اولین و آخرین تماس

در سوریه فقط یک بار زنگ زد و گفت ببخشید که دیر تماس می‌گیرم به ما یک کارت تلفن می‌دهند و فقط می‌توانیم با یک شماره تماس بگیریم. من به همسرم زنگ می‌زنم حال شما را از او میپرسم، گفت مادر ناراحت نشی، گفتم نه مادر فرقی ندارد فقط خبر سلامتیت رو بده اتفاقا به همسرت زنگ بزن که چشم انتظار است. همان یک بار زنگ زد تا از اینکه نمی‌تواند تماس بگیرد دلجویی کند.

خانمش بعدها به من گفت تعجب می‌کردم چرا اینقدر دلت شور افتاده، این ماموریت مثل بقیه ماموریت‌ها بود ولی من واقعا دلشوره داشتم، انگار الهام شده بود این سفر را برود برنمی‌گردد.

صبح تاسوعا وقتی به شهادت رسید ما در خانه بودیم. پسر خواهرم از طریق تلگرام باخبر شده بود. روز تعطیل از سمنان به سمت تهران راه می‌افتد و به خانواده می‌گوید فکر کنم محمد حسین زخمی شده است. برادرم و همه فامیل در سمنان و شاهرود از طریق تلگرام با خبر شدند. همان روز الهه تعریف کرد دیشب خواب دیدم محمد حسین شهید شده است. گفتم خب خوبه خواب زن برعکس میشه و محمد حسین زنده است!

 نظر دهید »

زندگینامه شهیدمحمد حسین میردوستی

03 شهریور 1395 توسط حديثه براهيمي

شهید سید محمدحسین میردوستی متولد سال 1370 و چهارمین فرزند خانواده میردوستی بود. رزمنده‌ای از یگان

صابرین که داوطلبانه به سوریه رفت و در روز تاسوعا در حلب به شهادت رسید.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4

عاشقان حرم

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • سیره شهدا
  • راز شهید
  • پرواز تاافلاک
  • تلنگر
  • دختران چادری
  • شهید عبدالهی
  • سربازان روح الله
  • بندگی
  • شهدای حرم
  • زندگینامه شهید محمد حسین میردوستس
  • اولین واخرین تماس
  • بدترین لحظه
  • وصیت نامه شهید

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
. پرده
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس