شهید مسلم خیزاب
شهر گنبدهای فیروزهای میزبان شهید مدافع حرمی است که سعادت ابدی را بر زندگی چند روزه دنیوی ترجیح داد و در نهایت نیز در آستانه عاشورای حسینی، به افتخار حسینی شدن دست یافت تا ما جاماندگان زمزمه کنیم ای عاشق راه حسین، ای سربلند میدان بصیرت، ای یاور ولایت و ای مدافع حرم اهلالبیت، شهد شیرین شهادت گوارایت باد.
*شیرزنی که رسالت زینبوار بر عهده گرفت
مسلم خیزاب به آرزوی دیرینهاش که همانا شهادت و وصال معبود بود، دست پیدا کرد و همسر وی امروز زینبوار رسالت پاسداری از خون این شهید بزرگوار و تحقق خواسته وی مبنی بر ولایتداری و تبعیت محض از مقام عظمای ولایت را بر عهده گرفته است.متانت خانم رنجبر در طول گفتوگو و صبر و طاعتش در غم از دست دادن شریک زندگی 11 ساله و پدر فرزندش نشان میدهد که این شیرزن در قبال سرخی خون همسرش، رو سفید خواهد شد.همسر شهید مسلم خیزاب به یادآوری وداع آخر با او پرداخته و میگوید: حدود 60 روز قبل بود که وی راهی سفر شد؛ از قبل میدانست که سرنوشت شهادت در انتظار اوست و وصیت کرده بود در گلستان شهدا و نزدیکیهای مزار شهید حسین خرازی به خاک سپرده شود.نخستین بار در مدینه و روبروی گنبد حرم حضرت رسول (ص) بحث رفتن به سوریه را مطرح کرد و جواب مرا خواست؛ قبل از اینکه حرفی بزنم، گفت اگر جوابت منفی باشد، باید فردای قیامت جواب حضرت زینب (س) را بدهی. من هم در جواب گفتم رضایت دارم بروی و انشالله صحیح و سلامت بر میگردی اما وی تاکید داشت که شهید میشود.وی به وداع شهید با یارانش در گلستان شهدا نیز اشاره میکند و میگوید: سر قبر شهید تورجیزاده که رفتیم، دقایقی با این شهید آهسته درد و دل کرد و گفت: آمین بگو؛ من هم دستم را روی قبر شهید تورجیزاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیر اما همسرم دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم، پس دعا کن تا به خواستهام برسم.
*جواز شهادتش را از شهدای غواص گرفت
مراسم تشییع شهدای غواص و بازگشت پرستوهای مهاجر به وطن، شهید خیزاب را برای پیوستن به کاروان شهدا هوایی کرده و لحظهشماری میکرد